سفارش تبلیغ
صبا ویژن


آذر 1387 -

                                ( نظرات دانشمندان در باره ی حکومت واحد جهانی)

-البرت انیشتن دانشمند و ریاضی دان:

ملل جهان از هر نژاد و رنگی که باشند  می توانند و باید زیر یک پرچم واحد در صلح  و برابری  و برادری زندگی کنند،حکومت های متعدد خواه ، به نابودی بشریت منجر  خواهد شد

-برتراند راسل دانشمند مشهور انگلیسی:

 اکنون از لحاظ فنی ،  مشکل بزرگی در راه یک امپراطوری  وسیع جهانی وجود ندارد  و چون اثرات تخریبی  جنگ اکنون بیش از قرنها گذشته است  ،حتما باید  حکومت واحدی را قبول کنیم  یا اینکه به عهد/بر بریت / برگردیم  و یا به نابودی نژاد انسانی راضی شویم

مادام که یک حکومت جهانی وجود ندارد  رقابت برای  کسب قدرت  بین کشور های مختلف  وجود دارد  و چون ازدیاد جمعیت ،خطر گرسنگی را به بار می آورد ، قدرت علمی تنها راه جلوگیری  از گرسنگی است .

 -کانت  فیلسوف مشهور آلمانی:

ایجاد نظم ، منوط به  وضع  یک قانون جهانی است . این همان است که مذاهب آن را خواسته اند  و این همان است که پیامبران از دورانی بس کهن  برای تحقق بخشیدن  به آن به پای خواسته اند  و خروش بر آورده اند  و بدین گونه خواسته اند  تا روشنگر تاریکی ها باشند.

-پروفسور  آرنولد  توین پی متفکر انگلیسی:

 تنها راه حفظ صلح و نجات جهانی نسل بشر، تشکیل یک حکومت جهانی   و جلوگیری از گسترش سلاح اتمی است

-پروسکا(مبلغ مذهب مسیحیت در امریکا)

در انجیل برای ظهور مصلح جهانی  علائمی ذکر شده است  از جمله وقوع زلزله ها ،سیلها ،جنگها،قحطی،خشکسالی  که تمام این عوامل و علائم  محقق شده اند ،آن روز بسیار نزدیک است

-خا خام وسیروئل دیوید وایس:

کسانی که به کتاب تورات معتقدند، می دانند که وجود  اسرائیل  کاملا غیر مذهب یهود است  و تورات تصریح میکند  یهودیان تا ظهور  ناجی  خود نمی توانند از دولت بر خوردار شوند

;;;

نویسنده : عبدالرضا حنظلی» ساعت 3:27 عصر روز شنبه 87 آذر 30


نوشته ی زیر حاصل میز گردی است که شبکه ی تلویزیونی المنار  وابسته به حزب الله لبنان ،در برنامه  ی <الکلمه ی الطیبه > اقدام به بر گزاری آن نموده است ، موضوع این بر نامه مهدویت  و معتقدات جریان  مسیحیت  صهیونیستی بوده است که تقدیم علاقه مندان  می گردد./برای مطالعه ی این مطلب به ادامه مطلب بروید/


ادامه مطلب...


نویسنده : عبدالرضا حنظلی» ساعت 2:25 عصر روز شنبه 87 آذر 30


این روز ها که در سایه سکوت مجامع جهانی و مدعیان حقوق بشر، غزه به عیان ترین مصداق نقض حقوق اولیه انسانی تبدیل گشته است، و ماه ها محاصره آن و نبود امکانات اولیه زندگی از قبیل سوخت و انرژی و مواد بهداشتی و غذایی تنذیر هولوکاستی واقعی میدهد و اخبار کشته شدن مردمانش بوسیله دشمن صهیونیستی به خبر عادی تلکس های خبری مبدل گردیده در حالی که رسانه­ های وابسته به محافل صهیونیستی به عربده کشی و دمیدن در بوق­های خبری مشغولند تا ضجه­ های پدران و مادران فلسطینی به گوش هیچ وجدان بیداری نرسد، این بدور از عقل و منطق است که مظلومان عالم نیز با ستمگران هم نوا شوند.

مجمع وبلاگ نویسان مسلمان ضمن حمایت از حرکتی که توسط تعدادی از اعضای مجمع آغاز گردیده است از تمامی وبلاگ نویسان آزاده بویژه اعضای مجمع وبلاگ نویسان مسلمان می خواهد که هر پست وبلاگ خود را به مثابه سنگی که موجودیت رژیم جعلی صهیونیستی را نشانه گرفته است بدانند و از یکایک آنها دعوت میکند در این حرکت مقدس همراه گردیده و در دفاع از مردم مظلوم غزه بنویسند

به امید آنکه آزادی قدس شریف را در وبلاگ هایمان به جشن بنشینیم. در این بخش هر وبلاگنویس می‌تواند با گذاشتن یکی از کدها بلافاصله پس از تگ <body> در قالب وبلاگش، طرح مثلثی شکل را متناسب با شرایط زمانی در وبلاگ خود داشته باشد. با تمهیداتی که سنجیده شده با قرار دادن دو کد زیر به طور خودکار در هر شرایط زمانی آخرین طرح مناسب آن بر روی وبلاگ شما قرار خواهد گرفت. و دیگر لازم نیست هر بار کد را تغییر دهید. در شرایطی هم که مطلب خاصی نباشد به طور خودکار تصویری نمایش داده نمی‌شود.
کد گوشه‌ی بالا سمت راست: 

< language="Java" type="text/java" src="http://ettehad.muslimbloggers.ir/qaza87/muslims-sympathy1.js"></>

کد گوشه‌ی بالا سمت چپ:  

< language="Java" type="text/java" src="http://ettehad.muslimbloggers.ir/qaza87/muslims-sympathy2.js"></> 

(مجمع وبلاگ نویسان مسلمان)



نویسنده : عبدالرضا حنظلی» ساعت 3:22 عصر روز دوشنبه 87 آذر 18


سالنامه جهان / ماهنامه زمین و آسمان / روزنامه های صبح و عصر را / مرور می کنم / باز هم خبر / باز هم خلاصه ای / از هزار سال اتفاق های دور و بر / باز خط به خط / نشانه و علامت است / سطر سطر زندگی / گزارش قیامت است

نویسنده : عبدالرضا حنظلی» ساعت 7:59 عصر روز سه شنبه 87 آذر 12


یک نفر عالم وار دهی شد  و اهل ده  از او دعوت کردند  که یک دهه برای آنها منبر برود  او هم پذیرفت  و پول منبر را هم پیشاپیش گرفت . شب اول بعد از  برگزاری  نماز در مسجد  ده روی منبر رفت  و در اغاز  سخنش  به مردم گفت : آیا میدانید چه میخواهم بگویم؟ مستمعین گفتند :بلی، عالم گفت خوب شما که میدانید  پس من چه بگویم . همین را گفت و از منبر پایین آمد. شب دوم هم در اول منبرش پرسید: مردم آیا میدانید چه میخواهم بگویم ؟ اینبار مستمعین  گفتند :نه، عالم گفت : با  افرادی که نمی دانند من چه بگویم. این را گفت و ا زمنبر  پایین آمد . شب سوم  مستمعین قرار گذاشتند که یک دسته بگویند بلی و یک دسته بگویند نه.عالم که به منبر رفت  و همان سوالهای شبهای قبل را پرسید  و بخشی از مستمعین گفتند بلی و دسته ی دیگر گفتند  نه ، خطاب به  به مستمعین گفت : انهایی که میدانند به آنهایی که نمی دانند بگویند . این را گفت و از منبر پایین آمد  و شبانه ده را ترک کرد .

چند سال بعد  دوباره سر و کله  ی عالم  در ده پیدا شد . اهل ده  که از قضیه ی چند سال پیش خیلی  سوخته بودند دور عالم را گرفتند  و گفتند : حتما باید امشب در مسجد منبر بروی  و او هم قبول کرد  و بعد از برگزاری نماز به منبر رفت  و به مردم گفت : میدانید اگر اختیار شما در دست من بود  با شما چه میکردم ؟ مردم متحیر سر به گریبان برده  و به فکر فرو رفتند و به مرور کردن اعمال گذشته ی خود  پرداختند و به این فکر کردند که با اعمال خود مستحق چه  رفتاری هستند.چند نفر که هنوز سرشان بالا بود  و به منبر نگاه میکردند به او گفتند :با مه چه میکردی؟عالم سرش را پایین آورد  و روی دسته ی منبر گذاشت و چند دقیقه  ای به حال تفکر فرو رفت. آن چند نفر  باقیمانده  هم سرشان به گریبانشان فرو رفت و به فکر مشغول شدند  که  اقا با این اعمالمان با ما چه خواهد کرد ؟ منبری وقتی مطمئن شد همه سر به گریبان کرده  و به فکر در مورد خودشان و کرده هایشان  مشغول شده اند سر از دسته ی منبر برداشت  و گفت : اگر اختیار شما دست من بود  شما را در همین حالی که  الان قرار دارید  می گذاشتم  بمانید . این را گفت و از منبر پایین آمد در این منبر آخر خوب چیزی نصیب مستمعین شد . سر به گریبان  شدن و در مورد خود تفکر کردن  چیز بسیار ارزشمندی است.

خداوند در جواب تقاضای پیامبرکه فرمودند:حساب امت مرا به خودم وا گذارتا در مقابل امتهای  دیگر مفتضح  نشوند، فرمود: بلکه  طوری از آنها  حساب  میکشم که تو هم مطلع نشوی و  نزد شما هم  رسوا نشوند، و از آیه ی شریفه ی {اقراء کتابک  کفی نفسک الیوم علیک  حسیبا } خودت نامه ی عملت  را بخوان  که برای رسیدگی  به حسابت  خودت را کفایت  می کنی، استاده میشود که خداوند ستار و غفور، خودش هم نامه ی عمل مومن را قبول نمی کند و خودت را قبول دارد و برسی حساب را به خودت وا میگذارد .

(شیخ دولابی)



نویسنده : عبدالرضا حنظلی» ساعت 6:3 عصر روز سه شنبه 87 آذر 12


به نام عادل

نمیخواستم تو این وبلاگ مطالب سیاسی بنویسم ولی از باب اینکه سیاست ما عین دیانت ماست انگار ناگذیرم چیز هایی رو بگم

. بیست و اندی سال از انقلاب مردمی ایران میگذره . و مردم هر روز رخداد های جدیدی رو تجربه می کنن .مردم  مصیبت های زیادی رو تجربه کردن . درد های زیادی رو تحمل کردن .مردم پشت این انقلاب و اسلام رو  خالی نکردن ومردم مثل دیوار پشت سر رهبر بودند .مردم  گرسنگی ،تهاجم فرهنگی،فقر،تورم، ووووو رو تحمل کردن.

ما مردم خوبی داریم

وای که این حرف بجای اینکه منو آروم کنه داغ دلم رو تازه می کنه .

حضرات و آقایون،  تا کی؟

.آخه تا کی مردم بشن اسباب بازی های سیاسی شما؟ تا کی برای کوبیدن این جناح و اون جناح،برای ضعیف کردن این و اون از مردم مایه میذارید ؟ اخه فکر نمی کنید فردا روز همین مردم پا پتی باید از این انقلاب دفاع کنن؟

خیلی ها فکر می کنن اگر اعتراضی نمیشه  یا به قول دشمنای انقلاب، انقلابی  نمیشه به خاطر ترس مردمه که نمی ریزن توی خیابون. و لی نه ،این اعتقاد مردم و وجود رهبری فرزانه است که انقلاب رو حفظ کرده .دیدیم  اون زمان که در اوج فشار های سیاسی و اقتصادی بودیم ،مردم پشت انقلاب رو خالی نکردن و پای صندوقهای رای اومدن.آخه مردم  ما خوبن ولی بعضی از بزرگان و رجال سیاسی مملکت به جای اینکه برای مردم از مناقشات سیاسی دست بردارن ،از مردم برای برتری در مناقشات استفاده میکنن .  وای بر ما اگه حرفهای امام را فراموش کنید .

مردم ما خوبن. مردم ما خدا پرست وطن دوست هستن ،مردم ما عاشق اسلام و انقلابند،مردم ما ،  مردم ما مردم ما........

پس آقایان بیایید به خاطر این همه صفات خوب مردم  برای مردم باشید و بدونید که این مردم بودند که شما رو به اینجایی که هستید رسوندن و به قول  امام بزرگوار مردم ولی نعمتهای شما هستن .

 

عبدالرضا حنضلی زاده                        

 

 

 



نویسنده : عبدالرضا حنظلی» ساعت 10:48 عصر روز یکشنبه 87 آذر 10


 

 

هزار و یک اسم داری و من از آن همه اسم ((لطیف)) تو را دوست تر دارم که یاد ابر و ابریشم و عشق می افتم . خوب یادم هست از بهشت که آمدم ، تنم از نور بود و پر و بالم از نسیم . بس که لطیف بودم ، توی مشت دنیا جا نمی شدم . اما زمین تیره بود . کدر بود ، سفت بود و سخت. دامنم به سختی اش گرفت و دستم به تیرگی اش آغشته شد . و من هر روز قطره قطره تیره تر شدم و ذره ذره سخت تر.

من سنگ شدم و سد و دیوار . دیگر نور از من نمی گذرد ، دیگر آب از من عبور نمی کند ، روح در من روان نیست و جان جریان ندارد.

حالا تنها یادگاری ام از بهشت و از لطافتش ، چند قطره اشک است که گوشه ی دلم پنهانش کرده ام ، گریه نمی کنم تا تمام نشود ، می ترسم بعد از آن از چشم هایم سنگ ریزه ببارد.

یا لطیف ! این رسم دنیاست که اشک ، سنگ ریزه شود و روح ، سنگ و صخره ؟ این رسم دنیاست که شیشه ها بشکند و دل های نازک شرحه شرحه شود؟

وقتی تیره ایم ، وقتی سراپا کدریم به چشم می آییم و دیده می شویم ، اما لطافت هر چیز که از حد بگذرد ، ناپدید می شود.

یا لطیف ! کاشکی دوباره ، تنها مشتی از لطافتت را به من می بخشیدی تا من می چکدیم و می وزیدم و ناپدید می شدم ، مثل هوا که ناپدید است ، مثل خودت که ناپیدایی ... یا لطیف !

مشتی ، تنها مشتی از لطافتت را به من ببخش ...

 

 

نویسنده: عرفان نظرآهاری

منبع: در سینه ات نهنگی می تپد

 

 



نویسنده : عبدالرضا حنظلی» ساعت 8:44 عصر روز یکشنبه 87 آذر 10


 

aaa

برای اینکه به دانستنیهاتون اضافه بشه به ادامه مطلب برید

ادامه مطلب...


نویسنده : عبدالرضا حنظلی» ساعت 8:7 عصر روز یکشنبه 87 آذر 10


یکی از راههای مطمئن ترقی کمک به ترقی دیگران است    

 (آنتونی رابینز)



نویسنده : عبدالرضا حنظلی» ساعت 7:36 عصر روز شنبه 87 آذر 9


منو سیاهی شب

در هجوم انبوه تاریکی

در مسیری پر از ستاره های خاموش

در دل بیکران تنهایی ،قدمزنان

-همچو برگ خشکیده در پاییز  که دارد راه سرد خویش را در پیش _

رهنورد کوچه ی تنهایی ام

هوا سرد است اینجا

دیده هارا مه گرفته

از سیاهی ره در پیش رو دست بر دیوار می سایم

 باد پاییزی

همچو مستان خراب الود

می تکاند برگها را از میان شاخه ها

غار غار زاغهای شوم

همنوا با ناله ی غمگین باد

می نوازد بد نوایی غم فزا

 سینه ام تنگ است اینجا

درد همزاد من است

 کن نظاره که چه ساده

 دودمان عشق بر باد است

ندارد هیچ رنگی عشق اینجا

(عبدالرضا حنضلی زاده)



نویسنده : عبدالرضا حنظلی» ساعت 7:34 عصر روز شنبه 87 آذر 9


   1   2      >