سنگین سنگین
به بغض
نشسته ای
و دلتنگی هایت را
بی هیچ شکوه
به تحمل
درد ریشه دار تر از آن
که در حضور پنجره ها
ببارد
صبر بر شانه های ستبر سرگذشت
و تو
او را
به گستره ابدیت
در خویش فشردی
و تو
بی هیچ پروا
چون کوه استوار
در خون نشسته ای
پلک بر هم گذار! وباز کن
زمین
در بغض نا تمام تو......غرق
خواهد شد
(فریبا جاودان)
نویسنده : عبدالرضا حنظلی» ساعت 1:25 صبح روز پنج شنبه 87 دی 12