به نام هو
خیلی دوست داشتم در مورد موسیقی مطلبی بذارم و تحقیقی انجام بدم تا اینکه در یکی از وبگردیهایم به مطلبی برخورد کردم که واقعا زیبا و قابل تامل بود برای استفاده ی شما دوستان این مطلب را در پست این هفته ام گذاشتم تا شما هم استفاده کرده باشید . به علت طولانی بودن مطالب در 3 پست برای شما قرار می دهم
{در ضمن امتحاناتم هم تموم شد}
از نگاه و منظر اسلام موسیقی حرام است یا غنا ؟(قسمت اول)
بسیاری از افراد به خوبی از دیدگاه و نظرات دقیق اسلام درمورد فقه موسیقی اطلاع دقیقی ندارد ندارند و چون به طور دقیق اطلاعی در این زمینه ندارند دائما در تشویش هستند که آیا موسیقی از نظر اسلام کلا حرام است ؟ یا برخی اوقات با خود می گویند چه نوع موسیقی از نظر اسلام حرام است ؟ من در مقاله اول خود در مورد (( حقیقت موسیقی در دین مبین اسلام )) در مقدمه ابتدائی آن این عباراتی را بیان کرده بودم اما باز هم برای یادآوری آن را بیان می کنم تا مطلب بهتر و بیشتر روشن شود ...
پرسش حق ماست حق همه ی انسانها ست . خیلی طبیعی است که بپرسید :چرا موسیقی حرام است ؟که می پرسید ولی سئوال اشتباهی را مطرح می کنید .چون موسیقی حرام نیست بلکه(غنا)حرام است و تازه در همین هم شک وتردید و(اگر و اما )زیاد است . بسیاری از شما می پرسید :(غنا چرا حرام است ؟)
ما برای بررسی این موضوع ابتدا به تعریف موسیقی پرداخته و بعد به انواع آن اشاره کرده و نظر اسلام – که برگرفته از قرآن کریم و سنت رسول الله صلی علی علیه وآله وسلم ـ واهل بیت رسول خدا (ع) – می باشد را بیان و به نتیجه گیری می پردازیم ...
تعریف موسیقی ...
موسیقی عبارت است از اصوات و آهنگ هایی که انسان را در عالمی که برای وی قابل توصیف نیست سیر می دهد ، و چنان بر اعصاب آدمی مسلط می شود که گاهی می گریاند و غمگین می کند و گاهی می خنداند و شاد می کند و گاهی اعضا و جوارح انسان را بدون اختیار به حرکت در می آورد و زمانی تهییج عشق و شهوت و آدمی را برده و غلام خود ساخته و براعصاب ، عقل ، فکر و روانش فرمانروائی و حکومت می کند .[1 ]
انواع موسیقی ...
موسیقی بر دو نوع است :
1- موسیقی طبیعی
2- موسیقی غیر طبیعی (مصنوعی )
موسیقی طبیعی عبارت است از صدای دلنواز ریزش آبشارها ، آوای روح بخش و روح پرور بلبل ، نغمه مسرت بخش جویبارها ، صدای فرح بخش شاخه های درختان به هنگام وزش باذ و ...این اصوات و آهنگ ها نه تنها دور از صدمه و آسیب و زیان است بلکه نیروی تفکر و تعقل را زیاد می کند . اما موسیقی مصنوعی و آهنگ های مصنوعی است که دست بشر آن را بوجود می آورد که این نوع موسیقی خود انواع مختلفی دارد . پاره ایی از این موسیقی ها احساسات متعالی و معنوی را در شنونده بر می انگیزد و او را به یاد خداوند و بهشت می اندازد و دلبستگی به دنیا را در وجود او کاهش می دهد . در یک کلام زمینه ساز تجربه دینی است که غایت القصوای عارفان است (موسیقی متعالی ) و پاره ایی دیگر صرفا به منظور تحریک شهوت و برانگیختن گرایش های مادی و حیوانی تولید و مصرف می شود . این نوع موسیقی مستلزم فساد اخلاقی و رواج بی دینی و لاقیدی و دنیا گرایی و خودفراموشی و گسترش فحشا و گرایش به منکرات و زیر پا نهادن ضوابط دینی و اخلاقی است .
با مطالعه تاریخ موسیقی و غنا از زمان جاهلیت و ظهور اسلام ، به این نتیجه می رسیم که با توجه به موقیت های مختلف ، موسیقی و غنا هم دستخوش تحولات عظیمی شده است . به طوری که در روزکاری بزم مجالس و محافل شده و در روزگاری با افت کاملی مواجه می شود ، رونق و رواج نسبی آن در جاهلیت و از رونق افتادن آن در ظهور اسلام و زمان حیات پیامبر (ص) و خلفای راشدین حکایت از بی اهمیت بودن این کار در نزد صدر اسلام و شارع مقدس و خلفای اسلام دارد آن هم به دلیل استفاده ناصحیح موسیقی در زمان جاهلیت برای هوس رانی و شهوت رانی بوده است .[2]
با ظهور حکومت به ظاهر اسلامی امویان و با سر کار آمدن خلفای عیاش و هوس باز دوباره باز از موسیقی آن هم به صورت (( مطرب و لهوی )) که برازنده مجالس عیش و نوش و شهوت رانی بود رواج پیدا کرد و این وضع تا ظهور حکومت صفوی به صورت آشکار و پررونق ادامه داشت و اکثر اعراب وابسته به دستگاه اموی و عباسی چه متحجر و غیر متحجر شاهد نوازندگان و مجالس عیش و نوش و هوس رانی و شهوت رانی بودند و هیچ عکس العملی منفی نشان نمی دادند . با روی کار آمدن دولت صفوی دوباره بند و بساط موسیقی درباری و مطرب و لهوی به فراموشی سپرده شد . و این نه به آن معنی که موسیقی مطلقا حرام شد ، بلکه به علت توجه دولتمردان صفوی و علما و دانشمندان به مسایل ناب اسلامی و مذهبی بود که خود به خود موسیقی در این مقطع به دست فراموشی نسبی سپرده شد که این وضع هم خیلی دوام نیاورد و در دوره های بعد دولت صفوی رواج پیدا کرد . پس از زمان امویان که اسلام و منصب خلافت از مسیر اصلی و واقعی خود منحرف شد تا این زمان به قول برخی از نویسندگان هیچ عرب متحجری فتوا به حرمت مطلق موسیقی نداده بلکه آنها درصدد رواج آن بودند .[3 ]
و باید از آن نویسندگان پرسید منظورشان از اعراب متحجر چه کسانی هستند ؟ چون از زمان ظهور اسلام بجز شارع مقدس و پیامبر(ص) و اهل بیت (ع) هیچ کس دیگری موسیقی را محدود و در بعضی جاها (موسیقی مطرب و لهوی و غنا ) را حرام ، دانسته اند و آن هم به دلیل استفاده ناصحیح آن در مردمان عصر جاهلیت و در میان خلفای اوباش و پست اموی و عباسی .و آیا اسلام غیر از قرآن و پیامبر(ص) می باشد ؟؟؟
نظر و دیدگاه اسلام در مورد موسیقی و غنا ...
آنچه از موسیقی در شرع مقدس اسلام حرام گردیده است ، قسمتی از نوع دوم موسیقی ( مطربی و لهوی و غنا ) است که حرمت این نوع موسیقی نه ساخته فکر متحجران عرب بلکه طبق آیات و سنت پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) می باشد که بعضی آنها در این جا اشاره می شود .
از آیات فراوان و روایات عدیده استفاده می شود موسیقی که در شرع اسلام حرام است موسیقی لهوی است ( یعنی آهنگ های متناسب با مجالس اهل گناه و فساد و برای شهوت رانی و هوس رانی ) آیاتی مثل [[ واجتنبوا قول الزور ]][4 ] و [[ ومن الناس من یشتری لهوالحدیث ]] [5] دلالت بر این امردارند چون طبق نظر و اجماع علمای شیعه و سنی منظور از لهوالحدیث در این آیه (( غنا )) می باشد .[6 ]
روایاتی بسیار از شارع مقدس در این زمینه وارد شده است که بیانگر حرمت موسیقی مبتذل و مطرب می باشد . رسول خدا(ص) در این مورد می فرمایند :
(( استماع صوت الملاهی معصیة والجلوس علیها فسق و التذذ بها من الکفر)) [7 ] گوش دادن به صدای لهوی گناه است و نشستن در مجلس آن فسق و لذت بردن از آن کفر می باشد .
بعد از رحلت پیامبر بزرگوار (ص) سیره خلفا نیز بر همین حکم بود به طوری که در زمان ابوبکرصدیق غنا به عنوان یکی از (( ملاهی )) اکیدا ممنوع بود .[8 ] و عمربن خطاب هم از این لحاظ با ابوبکر فرق چندانی نداشت و همواره موسیقیدانان و خوانندگان را به دلیل جلوگیری و از بین بردن موسیقی غنایی که در آن زمان رواج داشت مورد عتاب قرار می دادند .[9]
در اعصار بعدی نیز سیره اهل بیت (ع) بر حرمت موسیقی لهوی استوار بود و همه ائمه (ع) بدون استثنا مسلمانان را از این کار منع و نهی می کردند .
امام محمد باقر(ع) فرموده اند :
(( غنا ، گناهی است که خداوند به سبب آن وعده ی آتش داده است )) [10 ] از همه ی این مطالب استفاده می شود که اولا اسلام همه ی موسیقی ها را حرام نکرده است بلکه موسیقی لغوی و لهوی و مناسب با مجالس گناه و شهوت رانی و هوس رانی را حرام کرده و این حرمت از سوی اسلام و رهبران و امامان می باشد نه متحجران عرب .
علاوه بر همه ی این مطالب دانشمندان غربی – نه متحجران عربی – خود معترفند که موسیقی مبتذل و شهوانی وپوچ انسان را از واقعیت های زندگی جدا می کند و انسان را در سراشیبی حقیقی قرار می دهد ...
آرتور شوپن هاور آلمانی می گوید : عیبی که موسیقی مبتذل و موسیقی بد و ناهنجار دارد این است که ما به طور کامل از واقعیات برکنار می کند .
ویلیام جیمز در مورد مضرات موسیقی مبتذل می گوید : ممکن است خداوند از گناهان ما بگذرد ولی ضعف اعصاب دست از سرما بر نمی دارد .[11 ]
مراجع بزرگ تقلید نیز در این عصر موسیقی مبتذل و مطرب را حرام می دانند مه مطلق موسیقی را ، که در این جا قسمتی از بیانات برخی از آیات عظام را بیان میداریم ...
آیت الله خامنه ایی رهبر انقلاب اسلامی ایران در این خصوص نظرشان این است که ....
ایشان می فرمایند : موسیقی اگر انسان را به ابتذال و بی حالی و واخوردگی از واقعیت های زندگی بکشاند حرام است . موسیقی اگر انسان را به گناه و شهوت رانی تشویق کند این نوع موسیقی حرام است . بنابراین مرز موسیقی حرام و موسیقی حلال عبارتند از ایرانی بودن ، سنتی بودن ، قدیمی بودن ، کلاسیک بودن ، غربی بودن یا شرقی بودن آن نیست . مرز آن چیزی است که من گفتم و آن (( ابتذال )) است . [12 ]
نظر آیت الله خامنه ایی در مورد غنا ...
غنا ترجیح صدا به نحوی که متناسب با مجالس لهو و لعب باشد که از گناهان بوده و بر خواننده و شنونده حرام است ولی موسیقی نواختن و آلات آن است که به نحو معمول در مجالس لهو و لعب گناه باشد برنوازنده و شنونده حرام است وگرنه نواختن و استفاده از ابزار آلات موسیقی فی نفسه جایز است و اشکالی ندارد ...
موسیقی لهوی و لعبی چیست ؟ موسیقی مطرب و لهوی آن است که به سبب خصوصیاتی که دارد انسان را از خداوند متعال و فضائل اخلاقی دور نموده و به سمت بی بند و باری و گناه سوق می دهند و مرجع تشخیص موضوع عرف است .[13]
نظر امام خمینی در مورد غنا ...
غنا گویی عقل انسان را از کار می اندازد . تعریف فوق را حضرت امام خمینی در کتاب (( مکاسب محرمه )) از استادشان آیت الله محمد رضا اصفهانی نقل کرده و فرموده اند در صفحه 202 غنا را چنین معرفی می کنند :
بهتر آن است که غنا را چنین معرفی کنیم ...
صوت نازک (زیر ) انسان که –احتمالا – زیبایی داشته و به خاطر طرب انگیزی برای متعارف مردم (عرف معمول ) داشته باشد یا به طوری که انسان از خود بی خود شده و عقل را به کلی از کار می اندازد ...
به این ترتیب ملاحظه می شود که امام خمینی برای غنا حدود و مراتبی را در نظر می گیرند و دیگر اینکه ایشان صدای نازک را که عقل را از کار می اندازد و مایه پستی و خواری و فساد می شود غنا می دانند.
امام خمینی می گویند : آنچه از نظر فیض کاشانی در کتاب ((الوافی )) و ((مفاتیح )) و محقق سبزواری در کتاب (( کفایة الاحکام )) گفته اند این است .